×
Music: Yanni - Felitsa | گذاشته شده در 96/07/23 

دنیاى من

دنیای من ، دنیاییست دور از زمین

برین کنار محبتی نشین! :دی
چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۶ ب.ظ


سلام  :)

اول اینکه من روزه نیستم! دلتون بسوزه  :|  ولی خوب خیلی دلم میخواست بگیرم :)

و از اونجایی ربط داره بگم که وزنم کمه(فک کنم دلیلش این باشه که وعده های غذاییم زیاد ترن ولی میزان غذایی که توشون میخورم کم تر از بقیس!)  و قدمم بلند!(ربط داره بابا تعریف نمیکنم:|) خوب به عقیده بچه های مدرسه قدم یکم بیشتر از حد معمول بلنده! ولی خوب چکار کنم دیگه ژنتیک این چیزا حالیش نیست :/ خوب البته کم خونی هم دارم که این قابل درمانه!

اول ماه اومدم روزه بگیرم دیدم من باید قرص بخورم که! ولی خوب گفتم باشه روزه با آب میگیرم! یعنی فقط در مواقع قرص فقط آب آشامیدنی میخورم !

به مامانم گفتم صاف برداشته میگه نه بابا نمیخواد تو روزه بگیری! کم خونی داری قدتم بلنده خون به مخت نمیرسه میوفتی رو دستمون :/

از اون ور برادر محترم میفرمایند تو اگه روزه بگیری محو میشی نا پدید میشیدیگه نمیشه پیدات کرد  :|

برین کنار محبت نپاشه تو سر و صورتتون :/

خواهر یکم برو عقب تر .. یکم بیشتر.. محبتی میشیااا

برادر شما هم همینطور :|


وقت های تابستانی را قدر بدانیم :دی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۵ ب.ظ


#روز_نوشت

معمولا همیشه اول پست هام سلام میکنم!

برا همین : سلام  :-)

اول تابستون و تعطیلاتم رو خوب شروع نکردم... خوب اعصاب خوردی که هیچ بی حالی رو هم زیاد تحمل کردم [میکنم و خواهم کردم] حتی شبا هم نمیتونم بخوابم و...

الان اومدم پشت کامپیوتر و از فرط بیکاری  :D  گفتم بذار این پروژه رو استارت بزنم!

خوب پروژه یه پروژه نسبتا سنگینه و هدفم ازش بیشتر یادگیری معماری لایه بندی نرم افزار هست!

اما دهن سرویس میکنه  :|

اما اگه بسازمش هم ممکنه بتونم به فروش برسونم و مهم تر اینکه حداقل بخشی از N-Layer رو کار کردم و بهتر یاد گرفتم...

پروژه رو ساختم و 5 تا لایه اصلی رو هم اضافه کردم اما همین اول کاری اشتباهی باید Windows form میساختم Class Library ساختم  :|

حذف کردم دوباره ساتم بازم حواسم نبود همون اشتباه  :|

خداروشکر در دفعه بعدی چشامو باز کردم درست انتخاب کردم  :D

به کمک و همت خودم و Visual Studio 2015 و Framework هایی نظیر Mapper و Entity Framework و فریم ورک های معماری نرم افزار و دانش خودم و صد البتههههه

سایت Stackoverflow که از جون هم برای برنامه نویس ها واجب تره  :D  امید وارم بتونم در مدت 3 یا 4 ماه این پروژه رو تموم کنم  :)

پ.ن : رمضون رمضون ، او دارد میاید  :)) خوش میاد :)


love you like a love song :)))
يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۳۰ ب.ظ


سلام مجدد :)

آهنگ جدید دارم بازم :D

این دفعه گفتم که ترجمه آهنگ cheap thrills رو که گفتم بذارم! البته خودم حس اینکه کلشو ترجمه کنم نداشتم برای همین سرچی در گوگل زده و ترجمه های مختل رو نظاره کردم

اما همشون داغون بودن :|  بد ترجمه کرده بودن خووو

حالا یکیشونو میذارم دیگه -_-

اما آهنگ این پست

خواننده: سلنا گومز

نام: مثل یک آهنگ عاشقانه دوست دارم (عنوان)


حالا ترجمه آهنگ cheap thrills + آهنگش:


ادامه مطلب...

خسته نباشی خودم :|
يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۴ ق.ظ


سلام عرض شد!

امروز الان که این پست رو میذارک ساعت 3 صبحه یعنی میشه جز یکشنبه و 16 هم... ولی مقصود من برای 15 هم هست یعنی شنبه ،  دیگه حلال کنید.! :) پس هر امروزی گفتم شنبه در نظر بگیرین :/

خوب... امروز کلا من زیاد خوابیدم لامصب خیلی داغون بودم فک کنم واسه گرماس :/

تا ساعتای یک دو ظهر خواب بودم که دیدم مامانم بالا سرم صدام داره میزنه! (+ اونم قشنگ وسط اوج خواب اونم خوابی که همه چی توش دیدم :/) بیدار شدم و دیدم میگه پاشو زلزله اومده بیدار باشی :|

بعد جالبه میگفت شما هم حس کردین یا من سرگیجه ای چیزی گرفتم؟

بعد از اون هم بابام گفت نه اشتباه حس کردی!(هر چند بعدا گفت برا این که نترسین گفتم :/)

خوب من کاری با مامانم ندارم! کاری با پس لرزه زلزله هم ندارم!

یعنی از خودم خوشم میاداا خیلی :|  لامصب زلزله اومده تو خم به ابرو نیاوردی  :))

فک کنم لرزه نگار های بدنم خراب شدن :/

از اونجایی که هیچی حس نکردم دوباره خوابیدم  : ||||||||

تا الان که اومدم سرچ زدم دیدم یه چیزایی نوشتن ولی خوب هنوزم مطمئن نیستم :/

خوشم میاد از خودم اصن ، در زمانی که نباید ریلکس باشم ریلکسم ولی در زمان ریلکسی داغونم :/

جالب تر از اون با صدای تبر به در زدن و لرزش زلزله بیدار نمیشم

اون وقت با صدای ریز تلویزین و صدای آهنگ و صدا های ریز از خواب میپرم :/

خوب این از خصوصیات من بودنه :/

همیشه میگفتم 100 سال بعد اگه قرارشد بمیرم :/  مرگ آروم مثلا مرگ توی خواب رو ترجیح میدم!

بدن گرامی اولا 100 سال بعد دوما آخه سقف خونه بیاد رو مخم عاخه؟ :\ اون جوری که زجر کش میشم که :|

به سکته راضی ام  :|

ازرائیل جون مادرت الان این طرفا نیا من جونم آرزو دارم :\

درسته بعضی وقتا حرف از خود کشی میزنم ولی نمیخوام که زجه بزنم که :/  آروم و با ملایمت :|

البته این خیلی مهم نیست ولی اگه شد قبلشم بتونم موبایلمو format کنم  :/

هرچند هنوز واسه این فکرا زوده  :)

سنسور های لرزشی بدنم ، مخجه عزیزم ، استخوان هلزونی گوشم با اون سه تا نیم دایرش به علاوه مایه اگوری پگوری گوشم و تمام عوامل پشت صحنه ، روی صحنه ، توی صحنه و دیگر دوستان و همکاران بدنم ، دوستون دارم  :))

پ.ن: فوحش ندین لطفا :/


خوشحالى بدون هزینه با استفاده از Google translate :دى
جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ب.ظ


با سلامى مجدد!

خیلى وقته میخوام این پست رو بذارم ولى حسش نمیومد خدایى!

خوب همه که با Google و محصولاتش آشنایى داریم! محصولاتى مثل جست و جو گرش و جیمیل و اندروید و...

اما یکى دیگه از خدماتى هم که گوگل ارائه کرده Google Translate هست که میتونید توش جمله ها و یا کلماتتون رو از هر زبانى به هر زبان دیگه که خواستید ترجمه کنید... البته اگه سایتى رو هم خواستید میتونید باهاش ترجمه کنید !!

اما خوب ترجمش اون قدر هم که فکر کنید خوب نیست ولى بهتر از هیچیه !

خوب منم اومدم توى صفحه اصلى گوگل ترنسلیت و آدرس همین وبلاگم رو دادم و خوب نتیجه رو نشون داد

یکم از پست هامو که ترجمشون کرده بود خوندم و خوب به این نتیجه رسیدم که من انگلیسیم از گوگل بهتره  :))

داشتم میخوندم و خوب خندم هم گرفته بود از ترجمه هاى خفنش !

اما وقتى قسمت نظرات رو که دیدم دیگه منفجر شدم !

اسم هارو خیلى باحال ترجمه کرده بود و خوب کلماتى هم که توى زبان آمیانه میگیم رو هم نمیدونست و باحال شده بودن...


ادامه مطلب...