عمری آمدیم به بار در فضایی پر جنون...
چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۴۸ ب.ظ
عمری آمدیم به بار / در فضایی پر جنون
از چه کردی ها بگو؟ / که نبوده جز جنون
هر چه کردم با خودم با دیگران / با فکری مشغول و دل هم پر جنون
فکرم از این کلمات بی معنا پر است / تا که یابم جایگزینی بر جنون
سنم زیاد نیست لاکن این مغزم پر است / تا به کی جنگم بنده با این جنون؟
عاشقانه مینگرم به این اهداف خویش / ولی افسوس که این راه راهیست پر جنون
فکر آلوده و بد بین میشود در راه من / ولی من عاشقانه مینگرم در این جنون
دستم و فکرم در ارتباط / تا که یابند چیزی بر وزن جنون
تا که من آشفته خاطر راهی وبلاگ شدم / ولیکن نتوانستم نویسم جز جنون
کلمات و متن هایم پر غم که بود / نظراتم همچو فکرم پر جنون !
این قلم خشک شد بس نوشت / ته کار این مجنون ، جنون است و جنون...
فعلا این پایانه منه... ولی به وب هاتون سر میزنم